تحلیل اصطلاح «دفتر روزنامه (/ روزنامج/ روزنامجه/ روزنامچه)» در متون دانش استیفا

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران

2 استادیار گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی- دانشگاه خوارزمی

10.22103/jis.2024.23523.2611

چکیده

زمینه/ هدف: روزنامه واژه‌ای فارسی است که از ادوار کهن از پهلوی (روزنامگ) وارد زبان عربی شد و در آن زبان به صورت «الروزنامج» و «الروزنامجه» در متون به ‌کار رفت. در زبان فارسی نیز گونه‌های روزنامج، روزنامجه، روزنامچه رایج بوده‌ و شواهد بسیار دارد. ازآنجاکه آنچه در فرهنگ‌های عمومی دربارة معنی اصطلاحی و دیوانی روزنامه آمده ‌است، غالباً خالی از تسامح نیست، در این مقاله کوشش شده‌ تا اصطلاح روزنامه با توجه به منابع دست اوّل استیفا تعریف و ویژگی‌ها، مؤلفه‌ها و مشخصات ظاهری و کاربردی آن با توجه به شیوة رایج روزگار، به‌ویژه در دورة مغول و تیموری، بررسی و تحلیل شود. همچنین با همین رویکرد سعی شده ‌است تفاوت دفتر روزنامه با دیگر دفاتر مشابه دیوانی مانند دفتر قانون، دفتر اوارجه و دفتر توجیهات بیان شود. همچنین به نحوة نگارش و بایدها و نبایدهای مربوط به نگارش آن، با توجه به منابع استیفای دورة مغول و تیموری پرداخته و اشاره‌ای مختصر به تغییرات آن در دورة صفوی و قاجار شده است.
روش/ رویکرد: روش تحقیق در مقالة حاضر، توصیفی و از طریق تحلیل محتواست و شیوة گردآوری منابع در این پژوهش کتابخانه‌ای است.
یافته ها/ نتایج: «دفتر روزنامه» مهم‌ترین و اصلی‌ترین دفتر دیوانی بود که همۀ روی‌دادهای روز، مانند مداخل، مخارج و اموری مانند واگذاری مسئولیت‌ها و شکایت‌ها و اتفاقات و احکام صادرشده، به‌ترتیب و روزبه‌روز، همراه باجزئیات آن‌ها در آن نوشته می‌شد.  نگارش این دفتر مستلزم دقت و احتیاط ویژه‌ای بوده است؛ زیرا در صورت بروز خطا، حکّ و اصلاح یا جدا کردن برگه از آن روا نبوده و برای نشان دادن اصلاحات تنها ترقین جایز بوده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An Analysis of Ruznāme in the Bureaucratic (Divāni) Texts

نویسندگان [English]

  • Nafiseh irani 1
  • Mohammad Shadrooymanesh 2
1 Assistant Professor, Department of Persian Language and Literature Education, Farhangian University, Tehran, Iran
2 KHU
چکیده [English]

Purpose: Ruznāme/ruznāma is a Persian word that entered the Arabic language from Pahlavi ruznāmag in ancient times and was used in texts in that language as Al-Ruznamaj and Al-Ruznāmajah. In Persian, the varieties of Roznāmaj, Ruznāmje, and Ruznāmcheh were also common and had many examples.
Method and Research: The research method in this article is description and through content analysis and the method of collecting sources in this library research. The "daftar-e ruznāme" was the most important and main Divāni tome where all the daily events, such as interventions, expenditures, and matters such as handing over responsibilities, complaints, events, and decrees issued, were written in order and day-by-day, along with their details.
Findings and Conclusions: Since what is said in general cultures about the idiomatic and legal meaning of ruznāmje is often not accurate. In this article, an attempt has been made to define and analyze the term "ruznāme" according to the first-hand sources of Estifā (Bureaucratic science) and its features and characteristics. Also, with the same approach, it has been tried to express the difference between the Daftar-e ruznāme and other similar Divāni tomes.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Estifā terms
  • Bureaucratic (Divāni) Terms
  • ruznāme
  • ruznāmaj
  • ruznāmje
  • ruznāmcheh
انوری، حسن. (1373). اصطلاحات دیوانی دورۀ غزنوی و سلجوقی. تهران، سخن و طهوری.
انوری، حسن و همکاران. (138۱). فرهنگ بزرگ سخن. تهران، انتشارات سخن.
ایرانی، نفیسه. (۱۳۹۶). رسالة دکتری «بررسی لغات و اصطلاحات دیوانی در متون آموزش استیفای دورۀ مغول و تیموری (با تأکید بر: لطایف شرفی، سعادت‌نامه، قانون‌السعاده و رسالۀ فلکیه)». استاد راهنما: دکتر محمد شادروی‌منش. دانشگاه خوارزمی.
ایرانی، نفیسه و علی صفری آق‌قلعه: 1395، کهن‌ترین فرهنگ‌نامه فارسی دانش استیفا (تصحیح و تحلیل بخش لغات و مصطلحات المرشد فی الحساب)، تهران، مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب.
ابوالفرج ابن جوزی. (1412 ق). المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم. به تصحیح محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت.
تاج‌الدین حسن قمی. (1385). تاریخ قم. نگارش حسن بن محمد بن حسن بن سائب بن مالک اشعری قمی [در 378 ق]، به تصحیح محمدرضا انصاری قمی، قم، انتشارات کتابخانۀ بزرگ حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی.
تاریخ شاهی قراختائیان. (1355). نویسنده ناشناخته، به تصحیح محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
دهخدا، علی‌اکبر و همکاران. (۱۳۳۴). لغت‌نامه. دانشگاه تهران، مؤسسة لغت‌نامة دهخدا.
رشیدالدین فضل‌الله همدانی. (1386). جامع‌‌التواریخ (تاریخ آل سلجوق). به تصحیح محمد روشن، تهران، مرکز پژوهشی میراث مکتوب.
زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر. (1402 ق). مقامات الزمخشری. بیروت، دارالکتب العلمیة.
زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر. (679 ق) شرح النصائح الکبار. نسخۀ 1210 کتابخانۀ کوپرولو.
حسن بن علی. (بی‌تا [حدود سدۀ 7 و 8 ق]). المرشد فی الحساب. نسخة 2154 کتابخانۀ مجلس و همچنین بخش لغات و مصطلحات آنکه سال 1395 در کهن‌ترین فرهنگ‌نامه فارسی دانش استیفا (تصحیح و تحلیل بخش لغات و مصطلحات) نفیسه ایرانی و علی صفری آق‌قلعه تصحیح کرده‌اند.
خوارزمی، محمد بن احمد بن یوسف. (1895 م). مفاتیح‌العلوم. تحقیق جی. فان‌فلوتن، لیدن، بریل.
خوارزمی، محمد بن احمد بن یوسف. (1362). ترجمۀ مفاتیح‌العلوم. ترجمۀ حسین خدیوجم، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.
شادروی‌منش، محمد و نفیسه ایرانی. (۱۳۹۶). «تحلیل اصطلاح برات در متون دانش استیفا». نشریة ادب فارسی دانشگاه تهران، دورة ۷، ش ۱، صص ۱۸۷ – ۲۰۵.
شریک امین، شمیس. (1357). فرهنگ اصطلاحات دیوانی دوران مغول. تهران، فرهنگستان ادب و هنر ایران.
شمس‌الدین محمد آملی. (138۹). نفائس الفنون فی عرایس العیون. به تصحیح ابوالحسن شعرانی، تهران، انتشارات اسلامیه.
صادقی، علی‌اشرف. (1351). «اجاره‌نامچه، قباله‌نامچه، قصبچه... ». مجلۀ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شمارۀ 79 و 80، صص 147-150.
صفری آق‌قلعه، علی. (1386). «لطایف شرفی و ارتباط آن با نفائس‌الفنون و منشآت خاقانی». گزارش میراث، ش 17 و 18، صص 14-17.
فخر مدبّر (محمدبن منصور مبارکشاه). (1346). آداب‌ الحرب‌ و الشجاعه، به تصحیح احمد سهیلی خوانساری، تهران، اقبال.
فرهنگ مصادر اللغة. (۱۳۷۷). نویسنده ناشناخته. به تصحیح عزیزالله جوینی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
فروغ اصفهانی، محمدمهدی. (1378). فروغستان. به کوشش ایرج افشار، تهران، میراث مکتوب.
فلک علاء تبریزی.  سعادت‌نامه. نسخۀ شمارۀ 4190 از کتابخانۀ ایاصوفیه.
فلک علاء تبریزی. (1381). لطایف شرفی. در: چاپ عکسی سفینۀ تبریز، صص 418 – 434.
فلک علاء تبریزی.  قانون‌السعاده. نسخة شمارة 2556 کتابخانة برلین.
کافی، ابوالفتح حمد بن حسین بادی. (2014 م). الملخّص فی اللغة. به کوشش غلامرضا دادخواه و عبّاس گودرزنیا، کاستا میسا، انتشارات مزدا.
کرمانی، ابواسحق غیاث‌الدین محمد. (951 ق). رسالۀ سیاق. نسخۀ 6544 کتابخانۀ مجلس.
مازندرانی، عبدالله بن محمد بن کیا. (1952 م). رسالۀ فلکیه در علم سیاقت. به تصحیح والتر هِینس، ویس‌بادن، انتشارات هیئت مستشرقین در فرهنگستان ماینس و نسخۀ شمارۀ 6541 مجلس.
مازندرانی، عبدالله بن محمد بن کیا. رسالۀ فلکیه در علم سیاقت. نسخۀ خطی به شمارۀ 6541 مجلس.
مفید بافقی. (1340). جامع مفیدی. تصحیح ایرج افشار، تهران، کتابفروشی اسدی.
معین، محمد. (1371). فرهنگ فارسی. تهران، 6 ج، انتشارات امیرکبیر.
میرخواند (میرمحمد بن سیدبرهان‌الدین خداوندشاه). (1339). تاریخ روضة الصفا. تهران، کتابفروشی خیام.
میرزا رفیعا. (1385). دستور الملوک میرزا رفیعا. تصحیح محمداسماعیل مارچینکوفسکی، ترجمۀ علی کردآبادی، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.
نامی، قطب‌الدین خسروشاه. حدیقةالحساب. نسخۀ خطی به شمارۀ 302 کتابخانة حوزة علمیة امام صادق اردکان.
نامی، قطب‌الدین خسروشاه. حدیقةالحساب. نسخۀ خطی به شمارۀ ۵۰۱۲ کتابخانة مجلس شورای اسلامی.
نخجوانی، محمد بن هندوشاه. (1971 م). دستورالکاتب فی تعیین المراتب (ج 2 / 1). به کوشش عبدالکریم علی اوغلی علیزاده، مسکو، اداره انتشارات دانش.
نخجوانی، محمد بن هندوشاه. (1976 م). دستورالکاتب فی تعیین المراتب (ج 2). به کوشش عبدالکریم علی اوغلی علیزاده، مسکو، اداره انتشارات دانش.
نصیری، میرزا علینقی. (1372). القاب و مواجب دورۀ سلاطین صفویه. تصحیح یوسف رحیم‌لو، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد.