توالی مفعول و فعل در متن فارسی‌میانۀ اردشیر بابکان و مقایسۀ آن با متنی از فارسی‌نو

نوع مقاله : علمی

نویسندگان

1 استادیار زبان‌‌شناسی، گروه زبان‌شناسی ، دانشگاه ولی‌عصر (عج) رفسنجان

2 عضو هیئت‌علمی و استادیار دانشکدۀ ایران‌شناسی دانشگاه ولی‌عصر(عج) رفسنجان

3 کارشناسی ارشد زبان‌شناسی، گروه زبان‌شناسی، دانشگاه ولی‌عصر (عج) رفسنجان

چکیده

رده‌شناسی به مطالعۀ نظام‌مند تنوع بین زبان‌ها می‌پردازد و این پیش‌انگاره را در خود دارد که اصولی کلی بر تنوع میان زبان‌ها حاکم است. رده‌شناسیِ ترتیب‌سازه‌ها از جنبۀ درزمانی اخیراً مورد توجه بسیاری از زبان‌شناسان قرار گرفته و زیرشاخه‌ای با عنوان رده‌شناسی تاریخی ایجاد شده که در آن با استناد به نظریه‌ها و جهانی‌های ردهشناختی، ردۀ زبانی هر زبان در دوره‌های تاریخی بررسی می‌شود. بسیاری از رده‌شناسان این حوزه معتقدند نوعی همبستگی و یکدستی بین ترتیب‌سازه‌های یک جمله و ترتیب‌سازه‌های درونی سایر گروه‌های زبانی وجود دارد. بااین‌حال، برخی زبان‌ها این یکدستی را برهم زده و به‌راحتی در یک ردۀ زبانی قرار نمی‌گیرند. فارسی یکی از این زبان‌ها است. در پژوهش حاضر، با درنظر گرفتن نظریۀ سوی انشعاب درایر (1992)، توالی مفعول و فعل در دو متن کارنامۀ اردشیر بابکان از فارسی‌میانه و آخرین سفر زرتشت از فارسی‌نو، به‌صورت در زمانی، مقایسه و به این پرسش پاسخ داده شده است که چرا زبان فارسی در ترتیب‌سازه‌ای فعل‌ـ‌مفعول ردۀ ثابتی ندارد. نظریۀ درایر بر پایۀ همبستگی میان 23 زوج مؤلفه و ترتیب فعل و مفعول روی 625 زبان دنیا انجام شده است. همۀ مؤلفه‌های این نظریه دو شقی هستند و زبان‌های دنیا براساس تمایل غالب به ردۀ فعل‌ـ‌مفعول یا مفعول‌ـ‌فعل یکی از این دو شق را به کار می‌برند. در این پژوهش، بر اساس میزان بسامد کاربرد هر یک از دو شقِ مؤلفۀ 23 (ترتیب فعل و مفعول) تحلیلی آماری از کاربرد این مؤلفه‌ها داده شده و شواهدی برای بررسی بیشتر فرضیۀ 34 دبیرمقدم (1393) ارائه گردیده است

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

توالی مفعول و فعل در متن فارسی‌میانۀ اردشیر بابکان و مقایسۀ آن با متنی از فارسی‌نو

نویسندگان [English]

  • Hamed Mowlaei Kuhbanani 1
  • Fahimeh Shakiba 2
  • Fatemeh Mohammadi Rafsanjanipur 3
1 Assistant professor in Linguistics, Linguistics Department , Vali-e-Asr University of Rafsanjan
2 Assistant Professor at Vali-e-Asr University of Rafsanjan, College Iranian Studies,
3 Linguistics Department , Vali-e-Asr University of Rafsanjan
چکیده [English]

Language typology is concerned with the similarities among the languages to seek language types. Constituent order is one of the main addressed subjects in the research of typologists. Diachronic typology investigates language types in different historical periods referring to typological theories and universals. This research tries to compare the verb-object order of a Middle Persian text and a Modern Persian text based on Dryer’s Branching Direction Theory (1992). Dryer’s theory is based on correlation of 23 pairs of parameters and the order of verb and object for a sample of 625 languages. All the parameters of this theory consist two orders that based on dominant tendency to OV or VO type, the languages of the world use one of these orders. The current research attempts to conduct a statistical analysis on the frequency of verb-object order in two texts from Middle Persian (Kārnāmag ī Ardaxšīr ī Pābagān) and Modern Persian (The last journey of Zarathustra (. Also, it presents evidence for Dabirmoghaddam (1392) and other works who have claimed that Persian type is changing. The results of this research indicate that regardless of both orders in these two texts, both texts tend to use OV more than VO. Therefore, it’s clear that Persian language is not a head-initial or head-final language consistently in each period; however it’s a language with intermediate linguistic properties. The results of this research confirm the result of Dabirmoghaddam 34 theory (1392) that claims Modern Persian and Middle Persian have an intermediate status of verb-medial and

کلیدواژه‌ها [English]

  • typology
  • Verb-object Order
  • Dryer’s Branching Direction Theory
  • Kārnāmag ī Ardaxšīr ī Pābagān