تحلیل تطبیقی کارکرد بن مایه های ماورائی در ساختار روایی منظومه های حماسی بر مبنای نظریه کنش‌های سه گانه ژرژ دومزیل «جامعه مورد مطالعه: خاوران نامه، شهنشاه نامه، ظفرنامه»

نوع مقاله : علمی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی - واحد یادگار امام (ره) شهرری

2 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی - دانشگاه آزاد اسلامی - واحد یادگار امام (ره) شهرری.

3 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی - واحد یادگار امام (ره) - شهر ری.

10.22103/jis.2025.24457.2675

چکیده

پژوهش حاضر سعی دارد با تکیه بر نظریة کنش‌های سه‌گانه به این پرسش پاسخ دهد که «موارد همانندی بن‌مایه‌های ماورایی در انواع حماسه‌های منظوم ایران در چهارچوب نظریة اسطوره‌شناسی کنشگرای ژرژ دومزیل کدام‌اند؟. با توجه به هدف پژوهش، یک منظومة اساطیری «گرشاسب‌نامه»، یک منظومة دینی «خاوران‌نامه»، یک منظومة پهلوانی «شهنشاه‌نامه» و یک منظومة تاریخی «ظفرنامه» اساس تحلیل قرار گرفته است. با توجه به یافته‌های پژوهش به نظر می‌رسد در هر یک از این منظومه‌ها یکی از کنش‌های سه‌گانة مدّنظر ژرژ دومزیل نمود بیشتری دارد. عامل اصلی در این زمینه «جهانبینی حاکم بر اثر» و «درون‌مایة» این منظومه‌ها است. در هر سه منظومه «خواب‌دیدن و پیشگویی» عامل شکل‌گیری جریان روایت است؛ اما در هر یک کارکرد متفاوتی دارد. در اندیشة «ایرانشهریِ» مستوفی، کنش «فرمانروایی» نمود بیشتری دارد و شاه به‌عنوان نمایندة مطلق خداوند بر روی زمین، جایگاهی والا و مقدس دارد؛ زیرا از یک سو دارای فرّه‌ایزدی است و از سوی دیگر ویژگی دینداری، دادورزی، بخشش و تدبیر در کنش‌های این شخصیت قابل بررسی است. در «گرشاسب‌نامه» با توجه به درون‌مایة این اثر «وصف جنگاوری‌های «گرشاسب» و گزارش اعمال وی»، دو کنش جنگاوری و باروری نمود بیشتری دارند.در منظومة مذهبی «خاوران‌نامه» که به شرح دلاوری‌های پیشوای شیعیان می‌پردازد، کنش جنگاوری / سلحشوری نمود بیشتری دارد و عناصری مانند فرّه ایزدی و روئین‌تنی به شیوة متفاوتی بازنمایی شده‌اند و معجزه و قدرت ماورایی قهرمان اثر بر سایر وجوه حماسی این منظومه غلبه دارد. در شهنشاه‌نامة صبا نیز کنش‌های فرمانروایی/ شهریاری و جنگاوری و سلحشوری غلبة بیشتری دارد...

تازه های تحقیق

-

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Comparative Analysis of the Function of Transcendental Motifs in the Narrative Structure of Epic Poems Based on Georges Dumézil's Theory of Triple Action: "Study society: Khavarannameh, Shahanshahnameh, Zafarnameh"

نویسندگان [English]

  • Maesomeh Karimiyankalahrudi 1
  • Fereshteh Naseri 2
  • Maryam Paykanpur 3
1 دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی - واحد یادگار امام (ره) شهرری
2 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی - دانشگاه آزاد اسلامی - واحد یادگار امام (ره) شهرری.
3 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی - واحد یادگار امام (ره) - شهر ری.
چکیده [English]

The present study, relying on the theory of triple actions in the thought of Georges Dumesil, tries to answer the main question: "What are the similarities of the supernatural themes in the types of Iranian epic poems "Khavaran-nameh, Zafar-nameh and Shahan-shah-nameh"?" According to the findings of the study, it seems that in each of the types of poems "historical, heroic, religious" one of the triple actions is more prominent. In Zafar-nameh, according to Mostofi's "Iranshahri" thought, among the three actions, the action of "rulership" and "kingship" is most prominent; therefore, the king, as the absolute representative of God on earth, has a high and sacred position; because on the one hand, he has the power of God, and on the other hand, the characteristics of piety, justice, forgiveness and prudence can be examined in the actions of this character. In the religious system of "Khavaran-Nameh", which describes the bravery of the Shiite leader, the act of war/chivalry is more prominent. Considering the content of this work, elements such as divine and spiritual fervor are represented in a different way; in the sense that Khusfi has given these components a sacred and divine aspect and the miracle and supernatural power of the hero of the work prevails over other epic aspects of this system. In the Shahanshah-Nameh of Saba, considering the content of the work, the acts of rule/royalty and war and chivalry are more predominant. Abbas Mirza, as the hero of the narrative, fights foreigners/non-Iranians and is a symbol ...

کلیدواژه‌ها [English]

  • کنش‌های سه‌گانه
  • گرشاسب نامه
  • خاوران‌نامه
  • شهنشاه‌نامه
  • ظفرنامه

-

  • اسماعیل‎پور، ابوالقاسم. (1395)، اسطوره بیان نمادین، تهران: انتشارات سروش، چاپ پنجم.
  • اقبال آشتیانی، عباس. (1388)، تاریخ مغول، تهران: امیرکبیر. چاپ نهم.
  • آیدنلو، سجاد .(1388) از اسطوره تا حماسه، تهران: انتشارات سخن، چاپ دوم.
  • جلالی، گلاویژ و مظفری، علیرضا. (1400)،« بررسی تحولات ضدّ قهرمان در حماسه­های ملی، دینی و تاریخی و با تحلیل شش منظومة حماسی»، پژوهشنامة ادب حماسی، سال هفدهم، ش دوم، پیاپی 32: صص 59 –
  • دومزیل، ژرژ. (1384)، بررسی اسطورۀ کاوس در اساطیر ایرانی و هندی، ترجمة مهدی باقی و شیرین مختاریان، تهران: نشر قصه.
  • دومزیل، ژرژو گودورف. (1391)، جهان اسطوره­شناسی، ترجمة جلال ستاری، تهران: مرکز. چ سوم.
  • ذوالفقاری، حسن. (1386)، «هویت ایرانی و دینی در ضرب­المثل­های فارسی»، مطالعات ملی، س 8، ش 2: صص 27 –
  • زاهدی، فریندخت و همکاران. (1397)، «ضحاک و لوکی: مقایسة دو اسطورة ایرانی و اسکاندیناوی بر مبنای نمایشنامه­های ضحاک و ایولف کوچک در چهارچوب نظریة کنشگرایانة ژرژ دومزیل، فصلنامة ادبیات عرفانی و اسطوره­شناختی، سال 14، ش 52: صص 249 –
  • شهبازی، اصغر. (1393)، «حماسه­سرایی دینی در ادب فارسی»، آئینة میراث، ش 55: صص 183 –
  • صبا، فتحعلی­خان. (بی تا)، شهنشاهنامه، تهران، نگهدرای شده در پژوهشگاه علوم انسانی. چاپ سنگی.
  • محمدی، محتشم و دشتی، نصرالله. (1396)، تحلیل عناصر حماسی در گرشاسب­نامه، ادبیات عرفانی و اسطوره­شناختی، سال سیزدهم، ش 47: صص 285 –
  • مریخی، مارینا و همکاران (1400)،« بررسی موتیف­های حماسی در حماسه­های تاریخی منظوم»، فصلنامة بهار ادب، ش پیاپی 64: صص 169 –
  • مستوفی، حمدالله (1388)، ظفرنامه، تصحیح منصوره شریف­زاده، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
  • معرک­نژاد، رسول (1393)، اسطوره و هنر، تهران، انتشارات میردشتی، چ دوم.
  • مؤذن جامی، محمد مهدی (1379) ادب پهلوانی. تهران: قطره.
  • نامورمطلق، بهمن و عوض­پور، بهروز (1395)، اسطوره و اسطوره­شناسی نزد ژرژ دومزیل، تهران، نشر موغام.